۱۳۸۶ شهریور ۱۸, یکشنبه

نقش گروه برگزیده یا نخبگان در راهبری فکری جامعه

می گویند یکی از مهمترین عوامل توسعه و پیشرفت در هر جامعه ای حضور یک طبقه یا گروه پیشروست که در آموزه های کلاسیک جامعه شناسی از این گروه به عنوان گروه برگزیدگان یا الیت یا نخبگان یاد می شه که خود این گروه الگوی طبقه متوسط قرار می گیره و به واسطه این گروه متوسط کل جامعه را به دنبال خود می کشند.
هر ویژگی که این گروه برگزیده داشته باشه، به جامعه منتقل می شه، بطور مثال بزرگداشت فرهنگ ملی و بومی، اهمیت دادن به نظم، رعایت نزاکت و ... ویژگی کنشی و رفتاری این گروه باشه، اعضای طبقه متوسط از آنجا که در مرز ارتقاء موقعیت خود هستند، سعی می کنند آنها را الگو قرار دهند و به دنبال آن گوشه هایی از این ویژگی ها نیز به توده مردم منتقل می شه.
مثلا وجود نظم و انظباط در ژاپنی ها، دستوری نیست، بلکه طبقه برگزیده آن را بخوبی و با کیفیت نه بصورت ظاهری رعایت می کنند، یا در برخی کشورهای اروپایی وقتی پلیس بدون ملاحظه نخست وزیر کشور را بخاطر عدم رعایت مقررات رانندگی جریمه می کنه، یعنی اینکه این نخست وزیر خط را به جامعه منتقل می کنه که رعایت مقررات خدشه بردار نیست.
اما به نظرم در ایران، عموم افراد عضو طبقه متوسط و از آن بالاتر گروه برگزیده، از ویژگی های مثبت در راهبری برخوردار نیستند؛ آنها پیشرو هستند، اما نه در جهت کمال و پیشرفت جامعه، بلکه در جهت تفاخر گرایی و خودمحوری.
بر این اساس در نظر گرفتن نفع شخصی و زیرپا گذاردن منافع اجتماعی، برای برگزیدگان به یک فرهنگ عمومی تبدیل شده و بطور طبیعی، طبقه متوسط و توده مردم نیز از آنها الگوبرداری می کنند.
طبقه برگزیده باید با آگاهی به موقعیت خود، راهبر جامعه باشد، آنها بطور غیررسمی و رسمی در جلوی دید مردم هستند.

۳ نظر:

ناآرام گفت...

به مطلب جالبی اشاره کرده‌اید اجازه دهید کمی در باره‌اش بیش‌تر فکر کنم

ناشناس گفت...

دوست عزیز حمید
از اینکه به "نگاه از بیرون سر زدید حیلی تشکر میکنم در مورد حجاب من اینر از سمیا فقط پرسش کردم با توجه به اینکه صدها هزار زن در اروپا خود را مسلمان میدانند و حجاب را بصورت سنتی رعایت نمیکنند. در مورد 4 زنی فکر میکنم جامعه بشری خود راه خل های انسانی را یافته است و در این مورد حوبست نظر خانم ها را هم جویا شویم.باز هم سری بزنید از نظزات شما خوشحال خواهم شد
سعید پیوندی.

ناآرام گفت...

قبول دارم که این نخبگان هستند که یک جامعه رو همراه خودشون به جلو پیش می‌برند. اما فکر می‌کنم افراد غیرنخبه در یک جامعه هم حتمن باید پیش‌زمینه‌های کشیده شدن به دنبال نخبگان رو داشته باشند و الا نه تنها خودشون با نخبگان به پیش نمی‌رن بلکه کاری می‌کنند که نخبگان جامعه هم از حرکت کردن و به پیش رفتن پشیمون بشوند! منظورم از پیش‌زمینه‌ها چیزهایی‌ست که فکر می‌کنم از کودکی باید در تمام افراد جامعه نهادینه بشه. مثل داشتن نظم در کارها، پایبندی به یک سری هنجارها، داشتند وجدان کاری، احترام به حقوق دیگران و... فکر می‌کنم افراد نخبه در تمام جوامع از جمله ایران وجود دارند، اما شاید به دلیل عدم وجود همون پیش‌زمینه‌هایی که گفتم هست که هیچ چیزی در این جامعه‌ی لعنتی رو به جلو حرکت نمی‌کنه!