۱۳۸۶ دی ۳, دوشنبه

داستاني عجيب


حدود دو سه هفته‌ي پيش: يه خانم ميانسال با پسر جوونش در همين تهران بخاطر گازگرفتگي فوت مي‌كنن و پيكرهاشان دو روز در منزل بافي مي‌مونه تا سرانجام ….
فلش بك به حدود 22 سال پيش: پسر عموي اين خانم دلباخته‌ي او مي‌شه‏، اما به دليل مخالفت‌هاي پدر دختر ، اين رابطه به سرانجام نمي‌رسه و پسر هم مي‌ره جبهه و شهيد مي‌شه.
چند سال پيش: اين خانم به دليل اختلافات شديد و با وجود داشتن چهار دختر و يه پسر از همسرش طلاق مي‌گيره.
روز گازگرفتگي خانم و پسرش: خواهر اين خانوم بدون اطلاع از مرگ خواهر، در خواب مي‌بينه پسرعموي شهيدش داره عروسي مي‌كنه، اون هم با دختر كم سن و سالي كه چهره‌اش ناآشنا بود.
چند روز پس از دفن خواهر و پسرش: خواهر با مراجعه به آلبوم يكدفعه متوجه مي‌شه كه اون دختر كم سن و سالي كه در خواب ديده بوده، همان خواهرشه، منتها او چهره‌اش را در خردسالي بياد نداشته.

هیچ نظری موجود نیست: