تا چند سال پيش تعداد خانمهاي محجبه در اين كشور بسيار اندك و انگشت شمار بود، الان هم با وجودي كه در اقليت و حتي انگشت شمار هستن، اما تعدادشون بيشتر شده، اين تغيير نشون مي ده كه پذيرش اين نوع رفتار داره رشد مي كنه، اما منظور من از ذكر اين وضعيت چيز ديگري است:
در يك نگاه سطحي شايد براي اين خانمهاي محجبه، زندگي در اقليت (آن هم در نوع بينشي) سخت باشه كه حتما هم هست، زيرا با ظاهر و باطني متفاوت از مردم زندگي ميكنند، اما اگه عميق تر نگاه كنيم، ميبينيم اين شرايط بسيار ايده آل است، هم براي خود آنها و هم براي كل جامعه، زيرا:
در شرايط اجبار و تحكم و نبود حق انتخاب، هميشه دورويي و رياكاري و دروغگويي زمينه ظهور و رواج پيدا ميكنه. در چنين شرايطي ضمن آنكه پيروي از يك باور يا مسلك هيچ شيريني نداره، نميشه تشخيص داد آيا آنهايي كه در ظاهر شبيه هستن، در دل و حقيقت نيز با هم همراه هستن؟
اما در شرايط برخورداري از حق انتخاب و آزادي، هيچكس واهمهاي از ظاهر كردن ايده و رفتارش نداره و نيازي به پنهان كاري نيست و ملاك بهرهمندي از امكانات و فرصتها و زندگي هيچ ارتباطي به عقيده و باور نداره!، ضمن آنكه هر كسي طرفشو ميشناسه.
هميشه سبز باشيد
۲ نظر:
حرفهای خطرناکی میزنید مواظب باشیداخراج نشوید!
;)
مثل اینکه فراموش کردهاید در ایران زندگی میکنید
چون میدونم که از ایران صحبت نمیکنید پس میپرسم:
با استدلال نظیر باید در ایران تعدادی اقلیت بی حجاب پیدا بشن تا ریاکاری کم بشه و دیگر محسناتی که فرمودید.
این شرایط «ایده آل» کی تو ایران پیدا میشه؟
ارسال یک نظر