مي دونيد كه در ارتباطات فردي دو روش داريم: كلامي و غيركلامي.
كلامي كه مشخص است، كليه حرف ها و صداهايي كه از دهان مباركتان خارج ميشود، چه معنا داشته باشن و يا مثل يك صداي خشم يا آه كه در ظاهر معنايي ندارند.
اما ارتباطات غيركلامي طيف وسيع تري را در بر ميگيرد، از وضعيتها، كنشها و واكنشهاي همهي اندامهاي بدن، مثل حالت نگاه، صورت و ساير اعضاي بدن و ....؛
تحقيقات ثابت كرده كه تاثير ارتباطات غيركلامي بسيار بيشتر از ارتباطات كلامي است. به ديگر سخن: ”دو صد گفته چون نيم كردار نيست“ ضمن اينكه بكارگيري اين بخش از ارتباطات، بر توانايي هاي ارتباطي افراد اضافه مي كنه.
طبق تحقيقات صورت گرفته، هفتاد درصد مردم در يك ارتباط همزمان كلامي و غيركلامي بيشتر به نمودهاي ارتباط غيركلامي توجه مي كنند.
بطور مثال: اگر كسي با چهرة خشمگين به كسي بگويد كه دوستت دارم، باور كردن آن خيلي دشوار است تا اينكه كسي با چهره اي مهربان و دوستانه بگويد من از شما بدم مي آيد.
برا همين هميشه سعي كنيد كه با لبخند با ديگران صحبت كنيد، اينطوري تاثير بهتري بر مردم مي گذاريد، البته اگه براتون مهمه.
۲ نظر:
البته که برامون مهمه
سلام.ولی نکته بد در ارتباطات غیر کلامی ما این که از حد خودشون تجاوز کردن ودر بسیاری از موارد جای ارتباط معمولی جایگزین شدن.البته در اکثر موارد هم با معانی منفی.
ارسال یک نظر