نمیدونم این جمله را کی گفته، امّا فکر کنم تا حد زیادی درست گفته که: «فوتبال هر کشور نمایشی است از سازماندهی اجتماعی و روابط اجتماعی آن کشور»، شاید به همین خاطره که صعود تیمها به جام جهانی به نوعی بازتابی از همین وضعیت سیاسی و اجتماعی کشورها باشد.
حالا اگه در مورد کشورهای دیگه نشه در این مورد داوری کرد، امّا چیزی که طی سالهای اخیر در ایران در جامعهي فوتبالی ما رایجه، خیلی شبیه شرایط اجتماعی و سیاسی کشور است.
همه با هم خوبن و گل میگن و بلبل میشنفن! امّا خدا نکنه که جلو افتادن کسی باعث عقب افتادن اون یکی بشه!
لیگ برتر فوتبال ایران رسیده به هفتههای آخر و خب بعضیها که در طول هفتههای گذشته به هر دلیل نتونستن امتیازات کافی حالا یا برای قهرمانی، یا کسب سهمیهی آسیا و یا سقوط نکردن، به دست نیاوردن، افتادن به فکر استفاده از روشهای مختلف جوانمردانه و ناجوانمردانه! و البته که طبق قانون طبیعت، اخلاق کیلویی چنده؟
در تبریز و در جریان مسابقهي فوتبال بین ملوان انزلی و شهرداری تبریز، مسئولین تبریزی به میرزا کوچک خان و مرحوم قایقران توهین میکنند؟؟؟؟
در بازی استقلال و تراکتور سازی جار و جنجال پیش مییاد، در بازی پاس و راهآهن در همدان کتک کاری میشه!!!
واقعاً چه خبره؟ عصبانیت و بداخلاقی تا این حد که به اسطورههای تاریخ گذشته و معاصر توهین کنیم؟ اگه مثل ژاپن سونامی و زلزله گریبانمان را گرفته بود، چه میکردیم؟ البته یادم آمد، تجربهي زلزله بم را هم داریم، بنابراین نیازی به تجربهی جدید زلزله نیست!!
نتیجهگیری:
اخلاق اتفاقاً در زمانی باید بکار بیاد که دچار دشواری و سختی هستیم! رفتار ما خیلی فوتبالکی شده ها! اینطور نیست؟؟