۱۳۸۹ دی ۱۷, جمعه

روسیه و آسیای مرکزی



روس‌ها بیش از 150 سال است که خود را بر کشورهای آسیای مرکزی تحمیل کرده‌اند و در این فاصله طی دو دوره‌ي سیاسی تزاریسم و کمونیسم، تاثیرات بلندمدت و عمیقی را بر وجوه مختلف زندگی مردم این منطقه چه در حوزه‌های سیاسی،‌ اقتصادی و اجتماعی گذاشته‌اند.
برخی از این تاثیرات مثبت هستند، مثل فراهم ساختن یک تمدن شهری،‌ گسترش علم و فرهنگ و ادبیات، امّا در برخی جنبه‌های دیگر تاثیرات منفی شدیدی داشته‌اند.
البته این هر دو جنبه‌ي مثبت و منفی هم در بین کشورهای آسیای مرکزی یکسان نبوده است.
به طور نمونه قرقیزستان و قزاقستان بیشترین تاثیرات را از این تعامل گرفته‌اند به دو دلیل:
یکی آنکه قرقیزها و قزاق‌ها تا همان آغاز سلطه تزاریسم، زندگی عشایری و چادرنشینی داشتند و روس‌ها به شیوه‌های مختلف آنها را مجبور به یکجا نشینی کردند. همین ویژگی چادرنشینی باعث شده بود تا این دو قوم (که در واقع یک قوم هستند) از ادبیات مکتوب و غنی برخوردار نباشند، فرهنگ شهرنشینی نداشته باشند و از این رو مردم این دو کشور بیشترین قرابت و نزدیکی را با فرهنگ روس‌ها دارند.
امّا در کشوری مانند ازبکستان و تاجیکستان و تا حد زیادی ترکمنستان، قضیه به گونه‌ای دیگر است.
مردم این سه کشور به دلیل نزدیکی با تمدن ایرانی، از ساختارهای فکری،‌ فرهنگی و تمدنی عمیق‌تری برخوردار بودند. به همین خاطر شباهت‌های زیادی بین جنبه‌های مختلف زندگی این مردم با تمدن و روحیات مردم ایرانی به چشم می‌خورد.

هیچ نظری موجود نیست: