نمیدونم کدوم فیلسوف بود که می گفت زندگی مثل جریان رودخانهای است که هیچوقت برنمی گردد و مدام به جلو میرود.
و حالا میبینی که رودخانهی زندگی با رفتنش برای بعضیها خاطرات خوش از گذشتههایی به جا گذاشته که آرزو میکردی کاش تکرار شدنی بودند.
احساس زیبای نخستین آشنایی با همدم و در آغوش کشیدن نوزادی که قد کشیده و بزرگ شده و البته تو را از لذتی به لذتی دیگر مشغولت کرده.
زندگی را باید دریافت و لحظه لحظهی آن را باید با تمام حواس درک کرد و خدا را سپاس گفت از این همه زیبایی که اطراف ماست و لذتهایی که ساده هستند مثل رنگ آبی آسمان.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر