۱۳۸۷ خرداد ۱۹, یکشنبه

انتخاب


زندگي همواره محل گزينش هاي گوناگون است. بكنم يا نكنم؟ بروم يا نروم؟
و هر گزينشي دو پايه داره: نخست شناخت از خود و خواسته ها و داشته هاي خود و دوم شناخت از موضوع انتخاب و داشته هاي آن و پاسخ به اين پرسش مهم كه آيا مورد انتخاب مي تونه خواسته هاي من را برآورده كنه يا نه؟ و اگه بخوام عملگراتر حرف بزنم اينكه كدام بخش يا ويژگي مورد انتخاب مي تونه بيشترين پوشش را به خواسته هاي من بده؟
اين دو پايه لازم و ملزوم يكديگرند؛ عمل به هر كدام بدون ديگري ممكنه به سرانجام خوشايندي نرسه.
نكته مهمي كه در باره اين دو پايه بايد بخاطر بسپريم اينه كه چه چيزهايي براي ما مهم هستند؟ چه ويژگي از خودتان با ويژگي مورد گزينش همپوشاني دارند و اين همپوشاني تا چه حد تامين كننده ي خواست شماست؟ در اين مورد نوشتن روي يه كاغذ خيلي مي تونه كمك كنه.
بطور مثال اگه قراره در مورد همسر آينده تان تصميم بگيريد‘ ببينيد چه چيزي شما مهمه: موقعيت اقتصادي يا فرهنگي خانواده همسر؟ تحصيلات؟ توانايي هاي عمومي؟ يا خوشگي؟ ...
مهم اينه كه بسادگي خواسته هاي خودتان را روي كاغذ بنويسيد و به هر كدام يك امتياز بدهيد و آنها را اولويت بندي كنيد.
البته مهمترين بخش ماجرا كه تصميم گيري را دشوار مي كنه اينه كه ما هميشه شناخت كافي نداريم؛ چه از مورد گزينش و يا حتي از خودمان كه اين يكي خيلي مهمتره!
اگه بتونيد از خواسته ها و نيازها و داشته هاي خودتان شناخت كافي بدست بيارين‘ مي تونيد با اطمينان بالايي نسبت به انتخاباتان بررسي و سپس تصميم گيري كنيد.
و البته سر آخر توكل به خدا را فراموش نكنيد!

۲ نظر:

ناشناس گفت...

shoma BOKON.che bokon bokoni rah endakhti

ناشناس گفت...

سلام پسرخاله. خیلی وقته که کم تحرک شدی .
در مورد انتخاب هم باید خدمتتان عرض کنم که اگر انتخاب آگاهانه،آزادانه ومبتنی بر اصول اخلاقی نباشه به احتمال قوی نتیجه مطلوبی را عاید نخواهد کرد.مسئله دیگر هم اینکه هر انتخابی،محدودیتهایی را به همراه می آورد که بسته به بایدها ونبایدهای شخص وجامعه اثرات متفاوتی به جا میگذارد.