چرا ما ايرانيها تصور ميكنيم كه هر چي دانشمند و شاعر و متفكر قرنهاي گذشته، الا و لابد متعلق به ما هستند و تا يكي از ملتهاي منطقه در مورد اونا همايشي را برگزار ميكنن، عنان اختيار از كف ميديم كه اي واي! دارند دانشمندان ما رو ميگيرن؟ مگه تمام ايرانيهاي قديمي الان همه جمع شدهاند تو اين يه تيكه خاك ايران؟ رودكي تو پنجكنت (بخشي در تاجيكستان كنوني) به دنيا آمد و همان جا هم مرد و دفن شد، مولوي در بلخ (افغانستان كنوني) متولد شد و الان هم در قونيه تركيه دفن است)، بيروني در خوارزم (بخشي از ازبكستان كنوني) به دنيا آمد و در غزنين (در افغانستان كنوني) دفن شده است، ابوعلي سينا در بخارا (در ازبكستان كنوني) و در همدان (در ايران كنوني) دفن شده است! خب هر انساني به طور طبيعي يه تولد داره، يه زندگي و يه مرگ! خب هر كدام از اينها هم بالاخره هر سه اين رويداد مهم زندگيشون تو سه جاي مختلف بوده، چرا ما ميخواهيم اينارو مال خود كنيم؟ چرا نگيم كه اينا ميراث بشري هستند، چرا به قول بچه لوطيها، ننشينيم سر يه سفره و با هم بخوريم و تك خوري نكنيم؟؟ يه مقدار ما ايرانيها بايد دانشمان را حتي نسبت به تاريخ خودمان اصلاح كنيم. تاريخي كه به شدت با محوريت ايرانيت نوشته شده و سهم ملتهاي كنوني منطقه در آنها ناديده گرفته شده است.